زیست شناسی
زیست شناسی یا بیولوژی (Biology) شاخهای از علم است که با موجودات زنده و فرایندهای حیاتی آنها سروکار دارد. زیست شناسی شاخههای مختلفی از جمله گیاه شناسی، محیط زیست، تکامل، ژنتیک، زیست شناسی دریایی، پزشکی، میکروب شناسی، زیست شناسی مولکولی، فیزیولوژی و جانورشناسی را در بر میگیرد.
ریشه کلمه بیولوژی
بیولوژی به معنای مطالعه زندگی است. واژه «بیولوژی» از کلمات یونانی (بیوس) به معنی زندگی و (لوگوس) به معنی مطالعه منشأ گرفته است. بطور کلی، زیستشناسان ساختار، عملکرد، رشد، منشا، تکامل و توزیع گونههای زنده را مورد مطالعه قرار میدهند.
تعریف زیست شناسی
، مطالعه موجودات زنده و فرآیندهای حیاتی آنها را در بر میگیرد. حوزه بیولوژی با تمام جنبههای فیزیکوشیمیایی حیات سر و کار دارد. بدلیل تحقیقات بین رشتهای که بطور فزاینده ای در حال گسترش هستند، زیست شناسی با سایر رشتههای علمی در ارتباط است، بطوریکه رشتههایی مانند شیمی، پزشکی و فیزیک، بیوشیمی، زیست پزشکی و بیوفیزیک گنجانده شدهاند. در حالیکه شاخههای مختلف زیست شناسی برای مطالعات تخصصی وجود دارد (مانند گیاه شناسی برای مطالعه گیاهان و جانورشناسی برای مطالعه حیوانات)، اما همه موجودات زنده در فرآیندهای بیولوژیکی اساسی مانند تولید مثل، تقسیم سلولی و انتقال ژنتیکی مشترک هستند.
سطوح مختلف زیست شناسی
زیست شناسی اغلب با بررسی سطوح مختلف که بر واحدهای اساسی حیات تمرکز دارند، مورد مطالعه قرار میگیرد.
در سطح زیست شناسی مولکولی، حیات به عنوان نتیجه دگرگونیهای شیمیایی و انرژی در میان اجزای مختلف تشکیل دهنده یک موجود زنده در نظر گرفته میشود. پیشرفتها در ابزارها و تکنیکهای آزمایشگاهی درک دقیقی از سازماندهی مولکولی ماده زنده و نحوه تولید مثل آن در سطح مولکولی را امکانپذیر کرده است. ظهور ژنومیک در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم در روند پیشرفت در زمینه زیست شناسی مولکولی بسیار حیاتی بود.
زیست شناسی سلولی به مطالعه سلولها میپردازد که به عنوان واحدهای اساسی ساختاری و عملکردی موجودات زنده شناخته میشوند. سلولها برای اولین بار در قرن هفدهم با اختراع میکروسکوپ مرکب مشاهده و شناسایی شدند.
قبل از میکروسکوپ مرکب، مطالعه ارگانیسمهای منفرد بعنوان یک کل در شاخهای به نام زیست شناسی ارگانیسمی انجام میشد که یک شاخه مهم در علوم زیستی محسوب میشوند.
زیست شناسی جمعیت، بر گروهها یا جمعیتهای موجودات در یک منطقه خاص تمرکز میکند و نقش گونههای مختلف را در شبکه به هم پیوسته روابط بین اجزای زنده و غیر زنده مورد بررسی قرار میدهد.
سطوح مختلف زیست شناسی از جمله مولکولها، سلولها، ارگانیسمها و جمعیتها را میتوان در زمینههایی مانند مورفولوژی، طبقهبندی، بیوفیزیک، بیوشیمی، ژنتیک، اپی ژنتیک و اکولوژی به صورت تخصصیتر مورد مطالعه قرار داد. شاخه های خاصی از زیست شناسی ممکن است بر مطالعه موجودات خاص متمرکز شود، مانند پرنده شناسی برای بررسی پرندگان، ماهی شناسی برای مطالعه ماهیها، یا میکروبیولوژی برای شناخت میکرو ارگانیسمها از جمله شاخههای مطالعات اختصاصی زیست شناسی بشمار میآیند.
اهمیت زیست شناسی
علم زیست شناسی از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که به ما کمک میکند تا متوجه شویم چگونه موجودات زنده کار میکنند و در سطوح مختلف تعامل دارند. پیشرفتهای زیست شناسی به دانشمندان کمک کرده است که اقداماتی را با موفقیت به انجام برسانند که از جمله این اقدامات میتوان به توسعه داروها و درمانهای بهتر برای بیماریها، درک اینکه چگونه تغییرات محیط ممکن است گیاهان و حیوانات را تحت تاثیر قرار دهد، تولید غذای کافی برای جمعیت انسانی درحال رشد و پیشبینی اینکه چگونه مصرف غذای جدید ممکن است بر بدن ما تاثیر بگذارد، اشاره کرد.
تاریخچه زیست شناسی
در تاریخ تمامی علوم لحظاتی وجود دارد که پیشرفتهای چشمگیری در بازههای زمانی نسبتاً کوتاه اتفاق میافتد. این جهشها در دانش بیشتر از دو عامل ناشی میشوند:
- حضور ذهن خلاق (یک ذهن که این توانایی را داشته باشد تا ایدههای قدیمی که تاکنون پذیرفته شده بودند را رد کند و فرضیات جدیدی را پیشنهاد دهد)؛
- توانایی فناورانه برای بررسی فرضیات با آزمایشهای مناسب است؛
ذهنی که بیشترین کنجکاوی را دارد، بدون ابزارهای مناسب برای انجام یک تحقیق، به شدت محدود است؛ به عبارت دیگر، تجهیزات فناورانه پیشرفتهترین نوع نیز نمیتواند به تنهایی درکی از یک فرآیند علمی را ارائه دهد.
نمونهای از تعامل بین این دو عامل را میتوان در کشف سلول مشاهده کرد. گمانه زنیها در مورد ساختار بنیادی گیاهان و جانوران برای قرنها ادامه داشته است. با اینحال، تا زمانیکه ابزارهای نوری به اندازه کافی برای آشکار کردن سلولها پیشرفت نکردند، ممکن نبود بطور کامل فرضیه کلی، نظریه سلول ارائه شود، این نظریه توضیح مناسبی است برای اینکه گیاهان و حیوانات چگونه سازماندهی میشوند. نمونه دیگر، مطالعات پیشگامانه گرگور مندل در مورد وراثت در گیاه نخود سبز است که برای مدت طولانی ناشناخته ماند تا اینکه پیشرفت تکنولوژی، شناسایی کروموزومها و نقش محوری آنها در تقسیم سلولی و وراثت را امکان پذیر کرد.
آزمایشهای ژنتیکی مندل برای بررسی نحوه وراثت صفات در گیاه نخود فرنگی
با ظهور ابزارهای بسیار پیچیده مانند میکروسکوپ الکترونی، اولتراسانتریفیوژ و ماشینهای توالییابی DNA خودکار در سالهای اخیر، زیست شناسی از توصیفی بودن به معنای رشتهای متمرکز بر سلولها و ارگانیسمهای کامل، به رشتهای تغییر کرده است که بطور فزایندهای بر درون سلولی و ساختارهای مولکولی آن تاکید میکند. هدف این رویکرد جدید در زیست شناسی ایجاد ارتباط بین ساختار و عملکرد در تمام سطوح سازمان بیولوژیکی است.
تاریخچه زیست شناسی
بر اساس کتاب «مدیریت علم» (اسپرینگر نیویورک، 2010)، چهار اصل اساسی زیست شناسی مدرن را میتوان این گونه تشریح کرد :
تئوری سلول
تئوری سلولی معتقد است که همه موجودات زنده از واحدهای اساسی به نام سلول تشکیل شده اند و این سلولها از سلولهای قدیمی مشتق شدهاند. در واقع این تئوری بر واحدهای ساختمانی اساسی زندگی و تداوم تقسیم سلولی تأکید دارد.
تئوری ژن
این تئوری ادعا میکند که همه موجودات زنده دارای DNA هستند که حاوی دستورالعملهایی برای ساختار عملکرد سلولها است و توسط فرزندان به ارث میرسد. این نظریه بر نقش ماده ژنتیکی در تعیین صفات و ویژگیهای موجودات تاکید میکند.
نظریه هموستاز
هموستاز این مفهوم را برجسته میکند که موجودات زنده همیشه حالتی از تعادل را حفظ میکنند که آنها را قادر میسازد در محیط اطراف خود رشد کنند. در واقع این نظریه بر تعادل حیاتی در سیستمهای بیولوژیکی که برای بقا و عملکرد آنها لازم است، تأکید میکند.
نظریه تکامل
این نظریه توضیح میدهد که چگونه موجودات زنده در طول زمان برای بدست آوردن ویژگیهایی که بقای آنها را در محیط زیست آنها افزایش میدهد، تغییر کرده و سازگار میشوند. این سازگاریها از طریق جهشهای ژنتیکی تصادفی در DNA ارگانیسم اتفاق میافتند که سپس از طریق فرآیند انتخاب طبیعی، انتخاب میشوند. ارگانیسمهایی که دارای ویژگیهای مفید هستند احتمال بیشتری برای زنده ماندن و تولید مثل دارند و این ویژگیهای مفید را به نسلهای آینده منتقل میکنند.
انتخاب طبیعی: موجوداتی که بهترین تطبیق را با محیط دارند، مزیت تطبیقی دارند و اغلب زنده میمانند و بیشتر بارور میشوند. این ویژگیهای خوب به فرزندان آنها انتقال داده میشود و تعداد آنها در جمعیت بیشتر میشود.
شاخه های مختلف زیست شناسی
با اینکه در زیست شناسی تنها چهار اصل واحد وجود دارد، اما این علم موضوعات گستردهای را پوشش میدهد که بسیاری از تخصصها و زیرشاخهها تقسیم شدهاند.
در سطح وسیعی، همانطور که در «فرهنگ لغت زیست شناسی بلکی» تعریف شده است، شاخههای مختلف زیست شناسی را میتوان به عنوان مطالعه انواع مختلف موجودات طبقه بندی کرد. بعنوان مثال، جانورشناسی بر مطالعه حیوانات، گیاه شناسی بر مطالعه گیاهان و میکروبیولوژی بر مطالعه میکروارگانیسمها متمرکز است.
هر یک از این رشتهها به بررسی ویژگیها، رفتارها، تعاملات و مکانیسمهای منحصر بفرد موجودات مربوطه خود میپردازند و درک جامعی از اشکال مختلف حیات بر روی زمین ارائه میدهند.
در زمینههای وسیعتر زیست شناسی، بسیاری از زیست شناسان در بررسی موضوعات یا مسائل خاص تخصص پیدا میکنند. بعنوان مثال، یک دانشمند ممکن است بر روی مطالعه رفتار یک گونه خاص از ماهی تمرکز کند. از سوی دیگر، دانشمند دیگری ممکن است مکانیسمهای عصبی و شیمیایی را که زیربنای الگوهای رفتاری مشاهده شده در گونههای ماهی است را بررسی کند و به دنبال درک مبنای بیولوژیکی اعمال آنها باشد.
این زیست شناسان متخصص با محدود کردن تمرکز خود بر حوزههای خاص مطالعه، میتوانند درک خود را از پدیده های پیچیده بیولوژیکی عمیقتر کنند و اطلاعات ارزشمندی را به جامعه علمی ارائه دهند.
بیوشیمی
مطالعه فرایندهای شیمیایی که در ارگانیسمهای زنده اتفاق میافتد یا به آنها مرتبط است، به عنوان علم بیوشیمی در نظر گرفته میشود. بعنوان مثال، فارماکولوژی نوعی از مطالعات بیوشیمی بشمار میآید که بر روی مطالعه چگونگی تعامل داروها با مواد شیمیایی در بدن تمرکز دارد.
اکولوژی
مطالعه چگونگی تعامل ارگانیسمها با محیط زیست خود در حیطه علم اکولوژی قرار میگیرد. بعنوان مثال، یک اکولوژیست ممکن است چگونگی تغییر رفتار زنبور عسل براساس محیط زیست خود را مورد مطالعه قرار دهد.
ژنتیک
فیزولوژی
مطالعه نحوه عملکرد موجودات زنده در شاخه فیزیولوژی انجام میشود. محققان فیزیولوژی تلاش میکنند فرایندهای زیستی را درک کنند، بعنوان مثال، اینکه چگونه یک ارگان خاص کار میکند، عملکردش چیست و چگونه با تحریکات خارجی تحت تاثیر قرار میگیرد در حوزه فعالیتهای پژوهشگران فیزیولوژی قرار میگیرد.
طبیعت چند رشته بیولوژی
بیولوژی معمولاً در همکاری با سایر زمینههای تحقیق، از جمله ریاضیات، مهندسی و علوم اجتماعی بررسی میشود.
- اختر زیست شناسی حوزهای است که درباره تکامل زندگی در کیهان و جستجوی حیات فرازمینی میپردازد. این حوزه اصول زیست شناسی را با نجوم ترکیب میکند؛
- زیست باستان شناسی رشتهای است که در آن از روشهای بیولوژیکی در ترکیب با شیوههای باستان شناسی برای تجزیه و تحلیل بقایای اسکلتی باستانی استفاده میشود، و از این طریق در مورد شیوه زندگی و رفتارهای جمعیتهای گذشته اطلاعات بدست میآید؛
- مهندسی زیستی، علمی چند رشتهای است که اصول مهندسی را با علوم زیستی ترکیب میکند تا راهحلهای نوآورانه و پیشرفتهای برای مسائل مربوط به زندگی و بهبود سلامت انسانها و دیگر موجودات زنده ارائه کند. بعنوان مثال، یک مهندس زیستی ممکن است یک فناوری پزشکی جدید را توسعه دهد که تصویربرداری از بدن با وضوح و کیفیت بالاتری انجام دهد، یا از دانش مهندسی برای ساخت اعضای مصنوعی بدن استفاده کند؛
- بیوتکنولوژی رشتهای است که به کاربرد تکنولوژیهای مدرن در زمینههای مرتبط با علوم زیستی اطلاق میشود. این فرایندها شامل استفاده از سلولها و اجزای سلولی، بهبود ژنتیکی، تولید داروها، کشاورزی نوین و تولید انواع محصولات زیستی از جمله غذا و پوشاک میباشد؛
- بیوفیزیک یک زمینه تحقیقاتی است که اصول فیزیک را برای درک و توضیح فرایندهای زندگی و سازمانهای زیستی، از سلولها تا سطوح بزرگتر، بکار میبرد. این رشته به بررسی تعاملات میان اجزا زیستی مانند پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک با محیط فیزیکی و شیمیایی آنها میپردازد و رویکردهای فیزیکی را برای حل مسائل زیستی بکار میگیرد؛
کاربردها
داروسازی
بعنوان منبع اصلی برای کشف و تولید داروها از جمله داروهای شیمیایی و بیولوژیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
کشاورزی و تغذیه
در زمینه کشاورزی، برای افزایش عملکرد محصولات کشاورزی، جلوگیری از بیماریها و آفات و ایجاد گیاهان تراریخته مقاوم به شرایط آب و هوایی خاص استفاده میشود.
پزشکی
در تشخیص بیماریها، توسعه تکنولوژیهای پزشکی مانند ژنتیک مولکولی و تحقیقات بیوتکنولوژی بکار میرود.
محیط زیست
بعنوان ابزار اصلی در حفاظت از محیط زیست و پایش تغییرات زیستی و اکوسیستمها شناخته میشود.
زیست فناوری یا بیوتکنولوژی
در زمینه توسعه فناوریهای بیوتکنولوژی، سلولهای بنیادی، پزشکی نانو و سایر فناوریهای نوین برای بهبود کیفیت زندگی انسانها و حل مشکلات پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد.
موارد بالا فقط چند نمونه از کاربردهای زیست شناسی محسوب میشوند، و این حوزه علمی در حال توسعه و تعمیق دانش خود در زمینههای مختلف است.
مفاهیم اصلی
سلول
سلول به عنوان واحد سازماندهی حیات در نظر گرفته میشود و بررسی ساختار و عملکرد آن از جمله مفاهیم اساسی بشمار میآيد.
ژنتیک
این مفهوم مربوط به مطالعه ژنوم و انتقال ویژگیهای ژنتیکی از نسلی به نسل دیگر است.
تکامل
مطالعه فرایندهای تکامل و تغییرات ژنتیکی و تنوع موجودات زنده در طول زمان از دیگر مفاهیم اساسی محسوب میشود.
اکولوژی
این علم به مطالعه ارتباطات موجودات زنده با محیط زیست میپردازد و نقش هرگونه در اکوسیستمها را بررسی میکند.
تنوع زیستی
مطالعه تنوع گونهها، ژنتیک و اکولوژی آنها از دیگر مفاهیم اصلی است.
زیست شناسی انسانی
مطالعه موارد مرتبط با زندگی انسان از جمله بررسی ساختار بدنی، رفتار، ارتباطات اجتماعی و اثرات محیط زیست بر انسان در این حوزه قرار میگیرد.
از جمله دیگر مفاهیم مهم در زیست شناسی میتوان به مطالعه مولکولی، بیوشیمی، فیزیولوژی، توسعه زیستی و زیست شناسی سلولی اشاره نمود.
دانشمندان مهم در علم بیولوژی
زیست شناسی بعنوان یکی از قدیمیترین شاخههای علوم طبیعی، تاریخچه طولانی دارد و بسیاری از دانشمندان برجسته در این حوزه از آغاز تاریخ انسانیت تا به امروز بعنوان پایهگذاران و پیشروان زیست شناسی شناخته میشوند.
هیپوکرات (حدود 370 تا 460 پیش از میلاد)
هیپوکرات بعنوان پدر پزشکی در نظر گرفته میشود و مطالعات علمی او نقطه شروعی برای زیست شناسی بشری محسوب میشود.
ارسطو (322 تا 384 پیش از میلاد)
این فیلسوف یونانی با مطالعات گسترده در طبیعت، به توسعه دانش زیست شناسی کمک بسزایی کرده است.
جالینوس (129 تا 200 بعد از میلاد)
پزشک، جراح و فیلسوف برجسته رومی بود که سهم قابل توجهی در زمینه پزشکی داشت. او در قرن دوم پس از میلاد زندگی میکرد و آثارش در قرنهای آینده بر شیوههای پزشکی در هر دو جهان غرب و شرق تأثیر زیادی گذاشت.
رابرت هوک (1635 تا 1703)
رابرت هوک یکی از اولین افرادی بود که میکروسکوپ مدرن را ساخت و توسعه داد. او از قدرت بینایی مجهز به میکروسکوپ برای انجام مشاهدات دقیق و نوآورانه در زمینههای زیستشناسی، فیزیولوژی و موارد دیگر استفاده کرد. اختراع میکروسکوپ توسط هوک به نوآوریهای بزرگی در حوزه علم و تحقیقات منجر شد و او را به یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ میکروسکوپی تبدیل کرد.
میکروسکوپ ساخته شده توسط رابرت هوک، یکی از نخستین میکروسکوپهای ساخته شده بود که از لنزهای بزرگ و قرار گرفته بر روی یک لوله استفاده میکرد. این میکروسکوپ، قادر بود تا ۳۰ بار بزرگنمایی داشته باشد و بهبودهایی نسبت به میکروسکوپهای قبلی داشت. با استفاده از این میکروسکوپ، مشاهدات مهمی در زمینههای زیستشناسی و علوم دیگر انجام شد و به توسعه و پیشرفت در این حوزهها کمک زیادی کرد.
آنتونی وان لیوونهوک (1632 تا 1723)
آنتونی وان لیوونهوک بخاطر مشارکتهایش در زمینه میکروسکوپ و کاربرد آن در زمینه زیست شناسی شناخته میشود. او تکنیکی برای ساخت لنزهای قدرتمند را ابداع کرد و برخی حدس میزنند این لنزها قادر به بزرگنمایی تا ۵۰۰ برابر بودند. لیوونهوک از میکروسکوپها برای شناخت بیشتر درباره جهان زنده استفاده کرد. از جمله کشفهای این دانشمند میتواند به کشف باکتریها، واکوئل سلول و الگوی نواری فیبرهای عضلانی اشاره کرد.
میکروسکوپ آنتونی وان لیوونهوک، برای مطالعه نمونه، نمونه روی سوزن قرار داده میشود و با تنظیم دو پیچ، در کانون تمرکز روی لنز کوچک قرار میگیرد. لنز شیشهای بین دو صفحه برنجی ثابت شده است. با اینحال، استفاده از این میکروسکوپ بسیار دشوار بوده است، زیرا چشم ناظر برای انجام مشاهده باید بسیار نزدیک به لنز قرار گیرد. علاوه بر این، روشن کردن نمونه نیز چالشهایی را به دنبال داشته است.
کارل لینه (1707 تا 1775)
کارل لینه، گیاهشناس، پزشک و زیستشناس سوئدی است. او سیستمی را برای نامگذاری، رتبهبندی و طبقهبندی ارگانیسمها ارائه داد که تا امروز همچنان استفاده میشود. مجموعه گسترده او از نمونههای گیاهان، حیوانات و صدفها منجربه ایجاد یک روش برای گروهبندی و نامگذاری گونهها شد. او تمام موجودات زنده را در قلمرو حیوانات، گیاهان تقسیم کرد، سپس آنها را به کلاسها، سپس به دستهها و در نهایت به جنس و گونهها تقسیم کرد. بعنوان مثال انسان به صورت «هومو» جنس و «ساپینس» گونه است.
چارلز داروین (1809 تا 1882)
چارلز داروین، احتمالاً مشهورترین طبیعت شناس تاریخ، تأثیر قابل توجهی در زیست شناسی گذاشت. او نشان داد که همه اشکال حیات در طول زمان از اجداد مشترک تکامل یافته اند و گونهها از طریق مکانیسم انتخاب طبیعی ادامه مییابند. نظریه پیشگامانه تکامل او در کتاب «درباره منشأ گونه ها» در سال 1859 ارائه شد و این باور رایج را که همه گونه ها بطور جداگانه توسط یک موجود الهی در آغاز جهان خلق شده اند به چالش میکشد. مفهوم تکامل از طریق انتخاب طبیعی، هنگامیکه با ژنتیک مندلی ترکیب میشود، پایه اساسی برای طیف گستردهای از فعالیتهای علمی بیولوژیکی را تشکیل میدهد.
گرگور یوهان مندل (1822 تا 1880)
کشاورز و کشیش اتریشی که بعنوان پدر علم ژنتیک مدرن شناخته میشود. او توانست قوانین وراثت در ژنتیک را با توجه به آزمایشهایی که روی گیاه نخود فرنگی انجام داد، تعیین کند. کمکهای قابل توجه گرگور مندل تا مدتها پس از درگذشت او بطور کامل مورد تایید قرار نگرفت.
مندل آزمایشهایی را با گیاهان نخود سبز انجام داد تا اصول وراثت ژنتیکی را کشف کرده و نشان دهد و اصطلاحاتی مانند ژنهای غالب و مغلوب را در طول این مطالعات معرفی کند. این قوانین در آغاز قرن بیستم دوباره کشف شدند و چارچوبی را برای اجرای نظریه انتخاب طبیعی داروین ارائه کردند. ادغام اصول ژنتیکی مندل با نظریه داروین، درک معاصر ما از فرآیند تکامل را شکل داده است.
این دانشمندان و بسیاری دیگر از زمانهای گذشته تا امروز به تحقیقات و پژوهشهای مهمی در زمینه زیست شناسی پرداختهاند و نقش بسزایی در توسعه این علم ایفا کردهاند.
آینده علم زیست شناسی
با توجه به پیشرفتهای سریع در فناوریهای مولکولی، ژنتیک، نانوتکنولوژی، بیوانفورماتیک، تحقیقات سلولی و مولکولی، زیست شناسی سلولی، بیوالکترونیک و سایر حوزههای مرتبط، میتوان با اطمینان گفت که آینده علم بسیار امیدبخش و پر از امکانات پیشرفته پیش بینی میشود.
توسعه پیشرفتهای ژنتیک و بیوانفورماتیک
این دو حوزه علمی به دسترسی به اطلاعات بیولوژیکی عظیم و توانایی تحلیل و انتقال این اطلاعات کمک زیادی کرده و از اهمیت بالایی برخوردار هستند. با توسعه بیولوژی در این دو حوزه دستیابی به اطلاعات ژنتیکی و بیوانفورماتیک بهبود خواهد یافت.
توسعه بیوتکنولوژی و بهره گیری از تکنولوژی CRISPR-Cas 9
این تکنیک جدید به محققان این امکان را میدهد تا بطور دقیق ژنوم ارگانیسمها را مطالعه و بررسی کنند و تغییراتی در آنها ایجاد نمایند. این تکنولوژی میتواند در درمان بیماریهای ژنتیکی، تولید محصولات بیوتکنولوژیک و بهبود برنامههای تولیدی کمک کننده باشد.
پیشرفت در زیست شناسی سلولی و مولکولی
با توجه به فهم بهتر از ساختار و عملکرد سلولها و مولکولها، این حوزه از زیست شناسی توانایی درمان بیماریها و ایجاد تکنولوژیهای نوین را فراهم میآورد.
توسعه داروهای جدید و تکنولوژیهای پزشکی نوین
با بهرهگیری از اطلاعات بیولوژیکی و فناوریهای پیشرفته، تلاش برای تولید داروهای جدید و تکنولوژیهای پزشکی نوین میتواند بسیار فعال و موثر باشد.
در کل، آینده این علم به نقطهای از پیشرفت و توسعه بسیار سریع و فراگیر هدایت میشود که امکانات فراوانی را برای بهبود کیفیت زندگی انسانها و محیط زیست فراهم خواهد کرد.